از اوّلین ترجمه کامل بوستان به زبان فرانسه٬ ۱۸۸۰ میلادی
پیشتر از ترجمه قدیم گلستان به زبان فرانسه در فرن هفدهم نوشته بودم. آن قدر قدیمی که میتوان گفت تاریخ آن ترجمه امروزه به سعدی نزدیکتر است تا به ما. اما در قیاس با آن٬ برگردان بوستان بسیار به تاخیر افتاده است. این را باربیه دُ مینار٬ که برای اولین بار ترجمه کامل بوستان را در ۱۸۸۰ میلادی منتشر کرده است هم میگوید و با شگفتی میپرسد که چطور بین ترجمهی دو شاهکار از یک نویسنده٬ که مضمون یکسانی هم دارند٬ این قدر فاصله افتاده است خصوصاً که استقبال از کتاب اول هم چشمگیر بوده است. در این خصوص گمانهزنی هم دارد و از تفاوت سبک دو کتاب میگوید که در هرحال در ترجمه چندان منعکس نمیشود. به زعم او گلستان٬ که ترکیبی از نظم و نثر است٬ طبیعیتر و دلپسندتر افتاده است. این تاخیر بلند البته در زبان فرانسه است و آلمانیها به بوستان بسیار زودتر توجه کردهاند.
خب دو سه نکته هم در خصوص این کتاب بگوییم و از آن بیت آغاز کنیم. مترجم میگوید که سعدی در چشم ایرانیان آموزگار زندگی است٬ دلیلِ راه٬ با انبانی پر از تجربه و حکمت. این است که غالباً بین خود بیتی را تکرار میکنند که ما هم آن را بر سرلوحه کتاب آوردهایم «پند سعدی...» نمیدانم شاید صد و پنجاه سال پیش رایج بوده است. مصراع دوم که هیچ لطف و استحکامی ندارد.
دیگر این که دیدم در این ترجمه هم اندرز «شیخ مرشد شهاب» آمده است اما مترجم آن مصرع اوّل را اینگونه خوانده که «یکی آن که در جمعِ بدبین مباش...» در مقابل «یکی آن که در جمع٬ بدبین مباش».
«تو هرگز غزا کردهای در فرنگ؟» را اینگونه برگردانده است که: «تو هرگز با فرانکها جنگیدهای؟» و بعد توضیح داده است که مقصود جنگ مقدّس یا جهاد است. فکر کنید امروزه این تعابیر در چشم فرانسویان چه ترسناک شدهاند... البته مترجم در دیباچه و در شرح احوال سعدی میگوید که او خود اسیر فرانکها بوده است و نظرش به آن حکایت گلستان است که «اسیر فرنگ شدم... یکی از رؤسای حلب... بر حالت من رحمت آورد و به ده دینار از قیدم خلاص کرد... و دختری که داشت به نکاح من درآورد به کابین صد دینار» و سرکوفت آن زن بدخوی ستیزهروی که «تو آن نیستی که پدر من تو را از فرنگ باز خرید؟» و پاسخ سعدی که بلی «به ده دینار از قید فرنگم باز خرید و به صد دینار به دست تو گرفتار کرد!»
کتاب٬ به قاعده٬ شکل و شمایلی نزدیک به آثار معاصر دارد٬ منسجم٬ با زبانی دقیق و پیراسته و محقّقانه. اشاره کردیم که دیباچه پر و پیمانی هم دارد در شرح احوال سعدی و روزگار او و همچنین تاریخچه بلندی از چاپ و ترجمه آثار سعدی در هند٬ اروپا٬ ایران و دیگر بلاد. در پایان هر باب هم تعلیقات و توضیحاتی افزوده است. با این همه٬ شاید به همین دلایل و اخیر بودن آن٬ جذّابیتش کمتر است از ترجمه قدیم گلستان و آن مقدّمه خطاب به اعضای سلطنتی در شرح کشف آثار شگفتانگیز شرق...
خب این هم بوستان به طریق ترجمانی.
سخن سر به مُهر دوست به دوست / حیف باشد به ترجمان گفتن
این حکایت که میکند سعدی / بس بخواهند در جهان گفتن...
https://www.facebook.com/photo.php?fbid=10203408022841721&set=a.1020729258946.3527.1846642376&type=3
جمله بر فهرست قانع گشتهایم...