می‌خواهید شش تن، یا بیشتر یا کمتر، از بزرگان ایران زمین را انتخاب کنید؟ چهره‌ترین را؟ بزرگ‌ترین را؟ اشکالی ندارد. این ترها و ترین‌ها و رنکینگ‌سازی‌ها دست از سرِ ما برنمی‌دارد، هیجانی دارد، شاید هم بهانه‌ای شود و اندکی آشنایی بیاورد اما دیگر نه این‌گونه آشفته و درهم و برهم و «به کردار بازی».

نمی‌دانم برنامه عیدانه‌ای که بی بی سی تحت عنوانِ انتخاب شش تن از بزرگان ایران فراهم کرده است دیده‌اید یا نه. گویی شب‌نشینی شب عید است، دوستان از هر دری سخنی می‌گویند، بعد هم بزرگان ایران زمین را یکی در میان حذف و انتخاب می‌کنند. بعد هم یواشکی، انگار این جای پنهان‌کاری و رازداری است، رای می‌دهند. بر چه مبنایی؟ نمی‌دانیم. به مثال چرا سعدی در این فهرست نهایی نیست؟ سعدی متحیرانه نمی‌داند سراغ که باید برود و بپرسد که چرا «با همه مهر و با منَش کینست» و به ناچار، رنجیده از سخت‌دلی و سست‌مهری آنان، بگوید که «چه کنم حظ بخت من اینست»... بخواهند شش نفر نماینده اتحادیه از هر صنفی انتخاب کنند، این‌گونه کار را به بازی و شوخی نمی‌گیرند.

شش نفر آمده‌اند که بزرگان ایران زمین را انتخاب کنند. بحث خود این داوران را نمی‌کنیم. حتماً در این جمع، همه خود را محق دیده‌اند و انصاف داده‌اند که بر فرهنگ و تاریخ ایران همچو تسطی دارند...

ببینید مسعود بهنود که روزنامه‌نگار و نویسنده‌ای «موفق» در حوزه تاریخ‌نگاری معاصر است، نگاهش تا کجای تاریخ ایران می‌رود و به کدام وجوه نظر می‌کند که خاتمی را جزو شش شخصیت بزرگ تاریخ ایران، که از قضا تاریخی است نه چندان کوتاه، می‌داند و مصدق را جزو سه نفر... و البته مصدق در فهرست نهایی هم هست. وقتی انصاری از او می‌پرسد که مصدق چه کرد؟ می‌گوید بگذارید بعد ابراز احساسات کنم! جالب است آن فیلمی هم که ساخته‌اند چه جامع‌نگر است. اگر شما از انحلال مجلس چیزی دیدید، ما هم دیدیم. در اصل انتخاب حرفی نیست، اما دست‌کم راوی درستی باشید. بهنود در جایی، پس از رای به اردشیر، وقتی می‌شنود که آمیختگی سیاست و دین از عهد اردشیر آغاز شده، می‌گوید رای‌ام را پس گرفتم! پیشتر نمی‌دانستید؟ شب عید است است دیگر دور همیم...

وستا سرخوش کورتیس، که نوع نظریاتش گویی برای بازدیدکنندگان موزه‌ اوست، نظر اولش بر آتوساست چون او «دختر کوروش و همسر داریوش» بوده است و البته او را تا بین بیست شخصیت بزرگ ایران هم حفظ می‌کند. بعد کوتاه می‌آید که به عنوان یک ایرانی، تو گویی دیگران به چه عنوان، «من حافظ را انتخاب می‌کنم». خب «ببین که تفاوت ره از کجاست تا به کجا». حفظ ابن‌سینا در این جمع پیشنهاد اوست. چرا؟ چون در جهان غرب، بیشتر او را عرب می‌دانند و ما باید بر هویت ایرانی او تاکید کنیم. خب پس معیار عوض شد؟ قرار شد تا تصویر خودمان را در چشم دیگران اصلاح کنیم؟ پیشتر قرار نبود ببینیم که چه کسی بیشترین تاثیر را بر فرهنگ ایرانی گذاشته است؟

تورج دریایی البته مورخ ایران باستان است. تصمیمش بر کوروش است و همچنین اردشیر بابکان... سخنانش را هم می‌دانید که کوروش یگانه بود و رهایی‌بخش بود و البته کوروش در فهرست می‌ماند. فیلمی که ساخته‌اند هم براستی مردم‌پسندانه است...

جهانبگلو فیلسوف و اندیشمند است و سراغ زرتشت می‌رود. معیارش همه جا عدم خشونت است و چه خوب، اما چرا وقتی کوروش را نامزد فهرست نهایی می‌کنند، اعتراضی ندارد؟ کوروش همه جا را با دسته گل فتح می‌کرده است؟ کوروش براستی شخصیت ویژه‌ای در تاریخ ایران است اما صحبت بر سر این است که آن معیار کجا رفت؟ آنها که مختصری از تاریخ هخامنشی خوانده‌اند، به تکرار می‌بینند که سرزمین‌های تحت قلمرو، از جمله بابل و بیشتر مصر، چندین و چند بار شورش کرده و سرکوب شده‌اند. اینها علیه آزادی و رهایی خود شورش می‌کردند؟ این حکومت هخامنشی ایران بوده کمی پیشتر و بعدتر و اصلاً خصوصیت حکومت‌های عصر بوده است اما دیگر این حرفهای عامه‌‌پسند را چرا تکرار می‌کنید؟

علی انصاری اما نظرش بر رضاشاه است و مخالف مصدق. اما نه از آن دفاعی می‌کند و نه بر این اعتراضی. چرا؟ نمی‌دانیم! تورج اتابکی نظرش بر شاه عباس است، گذاشته از گوگوش البته! باز بر آن اصراری نمی‌کند و ای کاش می‌کرد. داریوش آشوری از ابتدا تا انتها نظرش بر فردوسی است. این انتخاب و مقصود اوست در این پروژه و باید هم باشد. بعد هم که البته یک رای‌گیری پنهان دارند.

می‌بینید که انصافاً هر کس به دل خود رجوع کرده است و یا از آنچه می‌دانسته دفاع کرده است و چه عجب؟ «هر هنر که استا بدان معروف شد، جانِ شاگردان بدان موصوف شد». اگر عارفی آنجا بود، یا هنرمندی، یا حقوقدانی البته این فهرست متفاوت بود چرا که «پیش استادِ فقیه آن فقه‌خوان، فقه خواند نه اُصول اندر بیان»... روش مشوش است و معیار مبهم. چنان که من می‌بینم شهرت است و محبوبیت و البته در جایی هم تاثیر بر فرهنگ ایران.  

همین دیگر. من به خود فهرست البته اشکالی ندارم که چرا این هست و آن نیست که «هر یکی سوی مقام خود رود» و این انتخاب‌ نه بر آن‌ها می‌افزاید و نه می‌کاهد. فقط می‌گویم که برنامه بزرگان ایران می‌سازید، کمی هم به بزرگی ایران فکر کنید و به کاری که به دست گرفته‌اید. کمی هم جدی باشید.